وقتی اسم گراف میاد، خیلیها یاد یک مفهوم در علم ریاضی میافتن!
اما واقعیت اینه که دنیای زیستشناسی پر از شبکههاست، و گراف بهترین زبون برای خوندن این شبکههاست.
گراف یعنی مجموعهای از نقطهها (راسها) و خطها (یالها) که نشون میده کی به کی وصله.
حالا بذار ببینیم تو زیست چه جوریه:
شبکه پروتئینها (PPI):
پروتئینها تنها کار نمیکنن؛ دست به دست هم میدن. هر پروتئین یه راسه و تعاملها یال. با گراف میفهمیم کدوم پروتئین “هاب” یا کلیدیه.
شبکه ژنی:
ژنها روی بیان هم اثر میذارن. اگه جهش تو یه ژن اتفاق بیفته، میتونه کل مسیر رو تغییر بده. گراف کمک میکنه بفهمیم اون ژن کجای این شبکه نشسته.
شبکه متابولیک:
واکنشهای شیمیایی تو سلول مثل یه نقشه مترو هستن. با گراف میشه مسیرهای اصلی یا راههای جایگزین متابولیسم رو پیدا کرد.
شبکه بومشناسی:
از روابط شکارچی–شکار گرفته تا همزیستی گونهها، همهشون مثل یه شبکه بزرگن که گراف بهترین ابزار برای مدل کردنشه.
خلاصه بگم: زیست امروز یعنی کار با شبکههای پیچیده.
گراف یاد گرفتن برای یه زیستشناس مثل داشتن GPS تو شهر شلوغه .
بدونش گم میشیم، باهاش راه رو پیدا میکنیم.